شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۳

نیاز اروپا به سرمایه گذاری


منبع: وبسایت روزنامه آلمانی "زود دویچه چایتونگ" Süddeutsche Zeitung
ترجمه: اکبر تک دهقان
21 تیر 1393- 12 ژوئیه 2014

چگونه ممکن است که اقتصاد اروپا دوباره قد راست کند؟ انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW، به این منظور یک برنامه سه مرحله ای را پیشنهاد میکند. *1

اروپا به یک معجزه اقتصادی نیازمند است. اروپا اگر میخواهد به لحاظ اقتصادی روی پا بایستد، باید هر چه بیشتر سرمایه گذاری کند- این فقط خواسته صندوق بین المللی پول IWF نیست. وزیر امور مالی آلمان ولفگانگ شویب له Wolfgang Schäuble قصد دارد این موضوع را در رأس اهداف 7 کشور بزرگ صنعتی، که ریاست نشست سال آتی آنرا این کشور بعهده دارد، قرار دهد.*2 یک رقم تخمینی از سوی انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW نشان میدهد، که این مسئله تا چه حد ضروری است:

کارشناسان این مؤسسه نیاز به سرمایه گذاری دراین قاره را به 180 تا 200 میلیارد یورو تخمین میزنند.*3 به این ترتیب، برای اولین بار یک رقم قابل مراجعه برای [حل] یکی از عاجل ترین معضلات اروپا بدست داده میشود. از آنجا که تا زمانیکه شرکتها تا این حد از سرمایه گذاری پرهیز میکنند، رشد اقتصادی به جریان نمی افتد.

در این میان، شکاف مابین شمال و جنوب اروپا همواره عمیقتر میشود. *4 بنابه آمار انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW، سرمایه گذاریهای مستقیم از شمال اروپا در جنوب این قاره، از مقطع بروز بحران مالی [سال 2008] تاکنون، به نصف تقلیل یافته اند. در دوره پیش از بحران، کشورهای شمال اروپا به میزان 8.6% از مجموع تولید ناخالص سالیانه خود را در کشورهای جنوبی اروپا سرمایه گذاری میکردند، که این از سال 2008 به سطح 4.9% کنونی  کاهش یافته است. مدیران بانکهای تأمین سرمایه، که در معاملات خرید شرکتهای فرامرزی در اروپا فعال هستند، معتقدند، در بهترین حالت و بطور "انتخاب موردی"، این بانکها میتوانند تنها خرید مؤسساتی در ایتالیا و اسپانیا را مد نظر قرار دهند. شرکتهای آلمانی بیشتر به ایالات متحده آمریکا و یا کشورهای آسیا تمایل دارند. در این کشورها، چشم اندازهای آینده بهتر، جذابیت بیشتری  دارند. 

این برای پژوهشگران اقتصادی تعجب انگیز است، چون تاکنون پس از هر بحران مالی، همیشه یک دوره رونق سرمایه گذاریهای مستقیم بوجود آمده بود. قیمت شرکتها بدنبال آن ارزان شده و خرید آنها [توسط شرکتها و یا بانکهای تأمین سرمایه] به این ترتیب، ساده تر میشد. *5 با این وجود متفاوت از بحران مالی در آسیا، که باعث سقوط بازار ارز در اروپا گشت، ارز یورو امروز نیرومند است. *6 این باعث گران شدن خرید شرکتهای غیراروپایی [توسط شرکتها و یا موسسات تأمین سرمایه] اروپایی میگردد. البته شرکتهای ایتالیایی، اسپانیایی، پرتقالی و یا یونانی، در حال حاضر  ارزان قیمت هستند، اما شرکتهای ثبت شده در بورس این کشورها بدلیل نرخ فزاینده ارزش آنها، اصلاً آنطور که حدس زده میشوند، مناسب خرید نیستند. اما سهم تعیین کننده در خودداری شرکتهای اروپای شمالی از خرید مؤسسات ارزان در جنوب این قاره، در اینجا است، که سرمایه گذاران نمیخواهند سرمایه های خود را به جنوب اروپا انتقال دهند؛ به این دلیل که وضعیت منفی چشم انداز اقتصادی آتی در این کشورها، احتمال نرخ سود ناچیزی را می دهد. و در این کشورها هم، اقتصاد رشد نمیکند، از آنجا که سرمایه گذاری اندکی صورت میگیرد. دولتهای اروپایی میخواهند بر این دور باطل غلبه کنند- اما چگونه؟ *7

به عقیده مارسل فراتس شر Marcel Fratzscher رئیس انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW، "دولتهای اروپایی قادر نیستند یک تصویر مثبت و قابل اعتماد از آینده [اقتصاد اروپا] بدست بدهند." به نظر او، اصلاحات ساختاری البته لازم و درست هستند، اما تأثیرات آنها تازه پس از چندین سال ظاهر میشوند. بمنظور پشت سر گذاشتن دوره مورد بحث، انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW، نقشه ای مشتمل بر سه قسمت ارائه کرده است؛ نقشه ای که موجب یک جهش رشد اقتصادی در اروپا شود:

1 - مقدم بر همه باید رقابت در بازار از طریق تقویت بازار داخلی تقویت گردد. *8

2 - از طریق تسهیلات مالیاتی، نظیر مقررات مساعدتر وضع استهلاک در بیلان سالانه شرکتها، سرمایه گذاری برای شرکتها را جذاب نمود. *9

3- میبایستی یک صندوق سرمایه گذاری اروپایی، بطور مؤثر با معضل "مضیقه اعتباری" *10 در جنوب اروپا مقابله کند. این صندوق باید در درون بانک توسعه اروپا EIB مستقر شده، تضمینها [برای بازپس دادن وامها از سوی وام گیرنده گان] را بعهده گرفته و وام پرداخت کند، و به این طریق مشکلات سرمایه گذاری شرکتها در جنوب اروپا را تخفیف دهد- شرکتها و دولتهایی که نمیتوانند سرمایه گذاری کنند، چونکه بانکها از پرداخت وام به آنها طفره میروند. *11

به این ترتیب، انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان مسئله ای را مطرح میکند، که پیش از آن هم، بانک مرکزی اروپا EZB به آن ارجاع داده بود. بانک مرکزی اروپا قصد دارد با پرداخت وامهای هدفمند، وام دهی به بخش متوسط اقتصاد را شتاب دهد."از دید رئیس انستیتوی مورد بحث مارسل فراتس شر Fratzscher [اما]، این اقدام [بانک مرکزی اروپا] بتنهایی قادر نیست معضل [فقدان مشتری توانا برای] دریافت وام بانکها را حل کند. پیشنهاد ما [از این رو] آلترناتیوی [در کنار سیاست بانک مرکزی اروپا] است تا وام دهی به شرکتهای کوچک و متوسط سهل تر شود. و این [یعنی تقویت بخش متوسط] اهمیتی تعیین کننده دارد، چونکه بانکها در حال حاضر بخشاً یا قادر به تحمل ریسک وام دهی نیستند و یا بخشاً هم مایل به دست زدن به این ریسک نیستند.

اما سرمایه گذاری کم نه فقط شامل اروپای جنوبی، بلکه شامل آلمان هم میشود. براساس محاسبات پیشاپیش رئیس انستیتوی بالا، "در سال گذشته، 30 شرکت از میان بزرگترین شرکتهای آلمانی، در خارج از آلمان 37000 محل کار و در آلمان تنها 6000 محل کار ایجاد کرده اند". براساس تحلیل رئیس انستیتوی فوق، با این وجود اما شرکتهای آلمانی در سال گذشته، در موضوع سرمایه گذاریهای خارجی خود، خیلی زیاد هم موفق نبوده اند. در تحلیل نهایی، بسیاری از شرکتهای آلمانی پولهای خود را از دست دادند. برای اینکه آنها در اوراق مالی غیرقابل وصول و در حوزه های غیرسود ده سرمایه گذاری کرده بودند. او اما امید وار است، که این وضعیت شاید تغییر کند. *12
--------------------
توضیحات مترجم

*1- در بخش "توضیحات مترجم" در ذیل مطلب نشانی زیر، توضیحاتی پیرامون "انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان  DIW"، وجود دارد.  http://nirouye-kar.blogspot.de/2013/07/blog-post.html
نام کامل این مؤسسه: Deutsches Institut für Wirtschaftsforschung، و نشانی اینترنتی وبسایت آن در ذیل می آید:
این مؤسسه پژوهشی، در معرفی نامه کوتاهی پیرامون خود در وبسایت اینترنتی آن چنین میگوید:

انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان در برلین، یکی از بزرگترین انستیتوهای پژوهشهای اقتصادی در آلمان است. وظایف اصلی آن عبارتند از: پژوهشهای کاربردی اقتصادی، مشاورات سیاست اقتصادی، و ایجاد ساختارهای پژوهشی. بعنوان انستیتوی پژوهشی مستقل، این نهاد تنها به تعقیب اهداف مورد نیاز عموم میپردازد.

در سال 1925، انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان در برلین بمنظور انجام پژوهشهای وضعیت رشد اقتصادی Konjunkturforschung تأسیس شد. از سال 1982 همچنین، یک مؤسسه جنبی نیز که به پژوهشهای ساختاری بلند مدت میپردازد SOEP، از سوی این نهاد حمایت میگردد. انستیتو DIW در شهر برلین مستقر بوده، و هزینه های آن از طریق دولت تأمین میگردد.

*2- نویسنده مقاله بالا در الصاق صفت دفاع از سرمایه گذاری در اروپا به وزیر امور مالی آلمان ولف گانگ شویب له Wolfgang Schäuble، البته دست و دل بازی کرده، به او مدال میدهد. وزیر امور مالی و شخص آنگلا مرکل، در کنار دولت انگلستان از حامیان و در واقع از مبتکران سیاست صرفه جویی، یعنی کاهش هزینه های دولتی، به این ترتیب از مخالفین افراطی سیاست سرمایه گذاری در بازارهای داخلی اروپا هستند. حال که دولت فرانسه و اخیراً هم دولت جدید ایتالیا، عملاً به تقویت سیاست حمایت از سرمایه گذاری در بازار داخلی می پردازند، وزیر امور مالی آلمان هم اندکی ملایمت بخرج داده، به اجرای این سیاست تمایل نشان میدهد- در حالیکه همواره با صراحت با اتخاذ چنین سیاستی مخالفت کرده بود.

*3- مؤسسه مزبور در نشانی زیر در این رابطه متنی 5 صفحه ای به زبان انگلیسی انتشار داده است. با توجه به اینکه اکثریت آلمانی ها، زبان انگلیسی نمیدانند، معلوم نیست حکمت انتشار انگلیسی این مقاله در کجاست؟! مترجم فارسی این مطلب هم به همین دلیل، قادر به معرفی دقیق این نوشته نیست. بخصوص که در مقاله کوتاه روزنامه در بالا، محاسبات و مبانی تعیین این رقم، که در مقایسه با نیازهای سرمایه گذاریهای داخلی در کل اروپا عدد بسیار ناچیزی است، توضیح داده نشده است. براساس اطلاعات تاکنونی، یک کشور بحران زده نظیر یونان، بتنهایی، تقریباً به همین میزان سرمایه گذاری نیازمند است.

مترجم در اینجا اندکی به موضوع مشکوک است! اینکه وزیر امورمالی آلمان هم طرفدار سرمایه گذاریهای داخلی در اروپا شده، و یک مؤسسه پژوهشی اقتصادی دولتی هم رقمی بسیار ناچیز را معرفی میکند، باید بند و بستی در کار باشد. میتوان حدس زد، که تغییر موضع کنونی دولت آلمان، عمدتاً در ارتباط با خطر خروج سوسیال دموکراتها از کابینه ائتلافی آلمان از یک سو و فشارهای دولت جدید ایتالیا از سوی دیگر است. دولت آلمان به این دلیل به مؤسسه مزبور چراغ سبز میدهد، که امکانات سطح معینی از تقویت سرمایه گذاری در اروپا را بررسی کرده، به آن اطلاع داده، و در میان افکار عمومی بشدت محافظه کار آلمان تبلیغ کنند. به این ترتیب، رقم بسیار ناچیزی سر و هم بندی شده است، تا برای اجرای سیاستهای اجتناب ناپذیر کنونی دولت توجیه علمی و سیاسی دست و پا کنند.

همچنان که در ذیل روشن است، یکی از نویسنده گان این گزارش، آقای مارسل فراتس شر Marcel Fratzscher است. در حالیکه در مقاله روزنامه، از او تنها بعنوان رئیس این مؤسسه نام برده شده است.

DIW Economic Bulletin
7 / 2014
An Investment Agenda for Europe
Ferdinand Fichtner, Marcel Fratzscher, Martin Gornig

*4- پس این احتمال قوی تر میشود، که تخمین بالا در آغاز مقاله، به نوعی کمک مختصر و اضطراری به کشورهای جنوبی اروپا مربوط میگرد- شاید دولتهای ایتالیا و فرانسه اندکی ساکت شوند. با محاسبه زیر، این حدس به حقیقت نزدیک تر میگردد:

ارزش کل تولید ناخالص داخلی سالانه آلمان در سال 2007، یعنی یک سال پیش از وقوع بحران مالی- اقتصادی اخیر بین المللی، به 3324 میلیارد دلار بالغ میگشت. براساس اعلام گزارش انستیتوی پژوهشی و روزنامه بالا، کشورهای شمال اروپا در مقطع فوق و از آن میان آلمان، به میزان 8.6% از مجموع ارزش تولید ناخالص داخلی سالانه خود را در اروپای جنوبی سرمایه گذاری میکردند. این مبلغ برای کشور آلمان به 285.86 میلیارد دلار در سال 2007، به نرخ امروز، 210,13 میلیارد یورو میگردد، که تقریباً همان مبلغ پیشنهادی مؤسسه پژوهشی نامبرده برای انجام سرمایه گذاری در اروپا است؟! البته امروز این فقط سهم آلمان خواهد بود- اگر سرمایه گذاریهای این کشور در اروپای جنوبی، بر مبنای سطح سرمایه گذاریهای پیش از بحران سال 2008، صورت گیرد.

منبع برداشت اصل آمار مربوط به ارزش کل تولید ناخالص داخلی سالانه آلمان در سال 2007

*5- پس بنا بگفته آقای مفسر آلمانی: هر بحران مالی و اقتصادی دارای این مزیت است، که بدنبال آن، شرکتهای قوی از کشورهای قوی- طبعاً در مثال اخیر آلمان-، در موقعیت بهتری برای خرید شرکتهای کشورهای بحران زده قرار میگرفتند. حتماً در دوره اخیر هم بقدر کافی از این موهبت آسمانی برای شرکتهای آلمانی نازل شده است. از این رو، بی علاقه گی دولت آلمان برای دست کشیدن از سیاست صرفه جویی اقتصادی در کشورهای دیگر حوزه یورو، قابل درک است. پس بی جهت نبود، که دولت و احزاب آلمانی، علناً این کشورها را به فروش شرکتهای دولتی و حتی جزائر یونان تشویق میکردند.

*6- بحران مالی آسیا، بطور خلاصه: بحران آسیا، به بحران مالی سال 1997 در آسیای جنوب شرقی مربوط است. این بحران باعث سقوط سنگین بهای سهام در بورسهای غربی گشت.

نقطه شروع بحران، در بحران ارزی جنوب شرقی آسیا قرار داشت. برخی از کشورهای در حال توسعه، ارزش پول خود را بطور مصنوعی در سطح بالایی قرار داده بودند. سطح بالای ارزش پول، بازار داخلی این کشورها را برای ورود کالاهای خارجی گران ساخته، بنفع فروش هر چه بیشتر تولیدات داخلی از یکطرف،  جذب سرمایه های سرگردان در داخل و پولهای سرمایه گذاران خارجی  در خرید ارز این کشور از طرف دیگر بود. در ماه ژوئیه 1997، دولت تایلند ارزش پول این کشور را کاهش داد. بدنبال آن، کشورهای مالزی و فیلیپین هم ارزش پول خود را تنزل دادند. عاقبت در روز 23 اکتبر سال 1997، بازار بورس سهام هنگ کنگ سقوط کرد. تا انتهای ماه اکتبر، ارزش سهام بورس هنگ کنگ تا 40% کاهش پیدا کرد. متعاقب آن در روزهای 27 و 28 اکتبر، بازارهای بورس نیویورک و آلمان دچار زیان سنگینی گشتند، که معادل کاهش 7.2% و 8% از ارزش سهام تحت معامله در این بورسها میگردید. بازار بورس غرب، بسرعت بر بحران غلبه نمود. اما کشورهای آسیایی، عمیقاً در بحران فرو رفته بودند.


در کشورهای بحرانزده آسیایی در مقطع فوق، سهم مصرف در اقتصاد، در فعالیتهای ساختمانی و وام گیری، بشدت تنزل یافتند. ارزش ارزهایی که شناور شده، یعنی ارتباط آنها با دلار قطع گریده بودند، کاهش پیدا کرده، و به ارزش داراییها در آسیای جنوب شرقی، بطور جدی لطمه وارد آمد.

*7- پس در ایجاد این "دور باطل"، که شرکتهای اروپای شمالی را از خرید مؤسسات ارزان شده در جنوب اروپا منع میکند، همان تأثیرات نتایج سیاست اقتصادی آلمانی، یعنی سیاست صرفه جویی دولتی و عدم تقویت بازار داخلی از این طریق، نقش اصلی را ایفا میکند. به این دلیل ساده، که در یک بازار داخلی نیرومند، مؤسسات هر کشوری، ارزش بیشتری داشته، سرمایه گذاری در سهام آنها از سوی سرمایه گذاران خارجی، از جذابیت برخوردار میگردد. حال اما بقول نویسنده در بالا، قرار بر این است که این "دور باطل"، یعنی وضعیت بد اقتصادی از یک طرف، از سوی دیگر فقدان جذابیت به همین دلیل برای سرمایه گذاری، بکمک کاربست نتایج توصیه "انستیتو پژوهشهای اقتصادی آلمان DIW"، شکسته شود. سوال اساسی اینجا است، آیا 180 تا 200 میلیارد یورو، که چیزی شبیه یک کمک اضطراری به کشوری در حال سقوط مالی  است، قادر به تحقق هدف دولتها در اینجا هست؟ در حالیکه بنابه گفته رئیس کمیسیون اروپا، برای نجات بانکهای بحران زده اروپا در سال 2008، بیش از 1000 میلیارد یورو هزینه شد.

*8- واقعیتی است که این بند، به سیاست سوسیال دموکراسی و اتحادیه های کارگری نزدیک است.

*9- "جذاب" ساختن سرمایه گذاری از طریق تسهیل وضع استهلاک در بیلان سالانه، عمدتاً به نفع شرکتهای متوسط است. از آنجا که بدلیل ضعف قوه مالی، بساده گی در موقعیت تجدید دستگاهها و ماشین آلات سابق خود نیستند.

*10- "مضیقه اعتباری"، ترجمه فارسی رایج و ناقص برای "Kreditklemme"  و به انگلیسی: Credit crunch میباشد. در این حالت، بانکها از دادن وام به شرکتها خودداری میکنند، از آنجا که تضمینهای کافی برای پس گرفتن پولهای سپرده شده نمی بینند. این شرایطی است، که کمبود وام نه از ناتوانی بانکها و نه از وجود نرخ بالای بهره بانکی، که هم اینک پایین است، بلکه از ناتوانی وام گیرنده ناشی میشود.

*11- بانک سرمایه گذاری اتحادیه اروپا  EIB - Die Europäische Investitionsbank ، بانکی است، که از سوی اعضاء اتحادیه اروپا تأسیس شده، عمر آن به بیش از 50 سال میرسد. این بانک،- ضمن بررسیهای تخصصی و کنترل شدید-، عمدتاً به تأمین منابع مالی پروژه های کوچک و متوسط در اروپا، میپردازد. همچنین 10% از حجم فعالیتهای آن نیز به خارج از اروپا مربوط است.

دولت آنگلا مرکل، در دوره های گذشته هم، حل معضل کاهش میزان رشد اقتصادی در اروپا را از طریق فعال ساختن این بانک، و تقویت تأسیس و رشد مؤسسات کوچک و متوسط خواستار شده بود. از این طریق در واقع، معضلات رشد اقتصادی در اروپا، که عمدتاً به حوزه یورو مربوط است، بر دوش نهادهای کل اروپا قرار میگیرد. در اینجا حتماً باید عامل منابع مالی و تحت کنترل بودن هزینه ها، نقش مهمی ایفا کنند. بویژه اینکه، از این طریق، سیاست صرفه جویی اقتصادی دلخواه آلمان برای حوزه یورو، موضوع بحث و تجدید نظر قرار نمیگیرد.

*12- رئیس انستیتوی فوق و نیز نویسنده مقاله، از موضعی کم و بیش سوسیال دموکراتیک، نگاهی منفی به خروج سرمایه از آلمان داشته، و بطور غیرمستقیم، خواهان سرمایه گذاریهای هر چه بیشتر این شرکتها در بازار داخلی آلمان هستند.                                                                                              
--------------------
محتوای مقاله، دیدگاه مترجم را منعکس نمیکند. اطلاعات موجود در بخش توضیحات، از سوی مترجم و با دقت لازم، از منابع مختلف آلمانی زبان جمع آوری شده اند.
عنوان اصلی مقاله: فقدان سرمایه گذاریهای در سطح 200 میلیارد یورو در اروپا
Europa fehlen Investitionen in Höhe von 200 Milliarden Euro
تاریخ اصلی مقاله: 2  ژوئیه 2014 – 11 تیر 1393
نویسنده: Andrea Rexer
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر