دوشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۹۱

نظرات اقتصاددان، پاول کروگمن، پیرامون بحران یورو


منبع: وبسایت کانال اول تلویزیون آلمان ARD
ترجمه و توضیحات: اکبر تک دهقان
15 مرداد 1391- 5 اوت 2012
در متن بحران مالی، دولت آلمان سیاست خود را بر بودجه متوازن و هزینه های کمتر، قرار داده است. از نظر پروفسور کروگمن Paul Krugman، این یک تصمیم نادرست است. او در مصاحبه ای با کانال تلویزیونی اول آلمان " آ. ار.د. ARD " میگوید: هرچند که آلمان در ایجاد بحران مالی مقصر نیست، اما مانع از آن میشود، که دولتهای بحران زده، از طریق صادرات تجدید قوا کنند.
-------
سوال: در اروپا همه از قصد بانک مرکزی اروپا صحبت میکنند، که هر کاری انجام گیرد، تا یورو نجات پیدا کند. خرید اوراق قرضه های دولتی کشورهای تضعیف شده نظیر ایتالیا و اسپانیا از سوی بانک مرکزی اروپا اما، بحث برانگیز باقی می ماند. دولت آلمان بتازه گی مخالفت خود را با این طرح، اعلام کرده است. نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا استراتژی ماریو دراغی Mario Draghi، رئیس بانک مرکزی اروپا، درست است؟

کروگمن: در واقع ما نمیدانیم، استراتژی او دقیقاً چگونه است. او میگوید، میخواهد دست به هر کاری بزند، تا یورو را نجات دهد، اما او روشن نکرد، در جزئیات چه تصوری ( از حل بحران) دارد. او به این اشاره کرد، که خرید اوراق قرضه های دولتی کشورهای اروپای جنوبی، یکی از این اقدامات خواهد بود. این البته، یک پیش شرط ضروری است، اگر کسی بخواهد یورو را نجات دهد. من فکر میکنم، این بتنهایی کافی نیست. این فقط یک گام اولیه است. اما ( اگرهمین گام اولیه) برداشته نشود، نجات یورو بزحمت ممکن است. پاسخی که در این رابطه از آلمان آمد، تا حدی غیرقابل درک بود.

سوال: از نظر شما، چه کسی ( موضع) خود را به کرسی خواهد نشاند؟

کروگمن: دراینجا مسئله یک بیلیون یورو مطرح است. ما نمیدانیم(چه خواهد شد). دو سناریو موجود است: یا آلمان می پذیرد، که همه امکانات مورد استفاده قرار گیرند، تا یورو نجات پیدا کند، و یا اینکه به شکست یورو تن داده میشود. هر دو سناریو، غیرواقعی هستند، با این وجود، یکی از آنها واقعیت پیدا خواهد کرد. فقط من نمیدانم، کدامیک. هیچکس نمیخواهد، طرفی باشد، که موجب شکست یورو میشود. این ترس میتواند یک سلاح مؤثری، برای مثال در دست ماریو دراغی باشد. او میتواند به آلمانیها بگوید: " آقایان واید من Weidmann و شویب له Schäuble، آیا شما میخواهید کسانی باشید، که پروژه اروپا را به شکست کشاندند؟" *1

تغییرموضع بعنوان مدافع یورو

سوال: در دهه 90 شما یکی از بزرگترین مرددین نسبت به یورو بودید. شما گفته بودید: اگر( یک اتحاد سیاسی بنام) "کشورهای متحد اروپا" بوجود نیاید، پس یک ارز مشترک هم نباید وجود داشته باشد. امروز اما از یورو دفاع میکنید، و نمیخواهید که یورو به شکست کشیده شود. چرا اینهمه به آن وابسته شده اید؟

کروگمن: از آنجا که یورو، بهرحال به جریان افتاده، اگر از هم بپاشد، عواقب منفی بسیاری خواهد داشت - و این عواقب، سالهای طولانی ادامه خواهند یافت. مردم بدهکار شده اند؛ حال بر سر این بدهکاریها چه خواهد آمد، اگر دیگر یورو وجود نداشته باشد؟ تنشهای شدید و به احتمال زیاد، رکود اقتصادی سختی، میتوانند از نتایج شکست یورو بحساب آیند.

مهمتر اما: در موضوع " پروژه اروپا "، همواره ( موضوعاتی) بیش از مسائل اقتصادی مطرح بود. ادغام اقتصادی اما میبایستی در معنای وسیع تر، تنها پایه ای برای ادغام سیاسی تنگاتنگ، برای دموکراسی و صلح گردد. اگر یورو از بحران کنونی نجات پیدا نکند، این " پروژه اروپایی" بی اعتبار میشود. اگر من بتوانم ساعت را به سال 1992 عقب بکشم، در لحظه امضاء قرارداد ماستریخت، با عجله به درون سالن دویده و خواهم گفت: " این کار را نکنید!" اما از آنجا که یورو بهرحال به جریان افتاده است، دست به هر کاری خواهم زد، تا آن را نجات دهم.

سوال: آیا نمیخواهید بعضی مواقع بگویید: "من به شما هشدار دادم، شما اما نمیخواستید به من گوش کنید- و امروز نتایج منفی آن را می بینید؟"

کروگمن: در آنموقع، دیگران در انتقاد خود، از من خیلی تندتر بودند. مسلماً من بعنوان یک اقتصاددان میتوانم بگویم: پیشگویی های ما، که یورو بعنوان یک ارز واحد اروپایی، مناسب نیست، درستی خود را نشان دادند. اما اینهم روشن شد، که اوضاع میتواند خیلی بدتر از آن شود، که ما فکر میکردیم. حال این دلسرد کننده است، از آنجایی که 20 سال قبل، خطرات این اقدام، نسبتاً روشن بودند. تصمیم سران اروپا، که هشدارها را نادیده بگیرند، و خود را بر جنبه های مثبت موضوع متمرکز کنند، حال نتایج خود را ببار آورده است. سوال کنونی این است: حال چه باید کرد؟ من فکر میکنم، این یک اشتباه وحشتناک خواهد بود، اگر همه تلاشهای ضروری برای نجات یورو صورت نگیرند.

سوال: اخیراً شما گفته اید، ( وضعیت ) اسپانیا، تجسم ( وضعیت) بحران یورو است. فکر میکنید، اسپانیا به یک بسته کمک جدید نیاز دارد؟

کروگمن: اسپانیا کمتر از هرچیزی، به بسته کمکی نظیر مورد یونان نیاز دارد. این بسته در انتها، به یونان هم کمک زیادی نکرد. مشکل اسپانیا، مسئله بدهیها نیست، که میزان آن هم اصلاً خیلی زیاد نیست. اسپانیا یک پیش بینی توسعه اقتصادی غیرواقعی ایجاد کرده، و این بنوبه خود، خطر بزرگی برای بدهکار شدن این کشور است. این کشور باید قبل از همه مانع شود، که بهره بانکی افزایش یابد. باید از وقوع یک بحران قرض بلاواسطه، ممانعت بعمل آید، و در اینجا امیدواری(به توانایی حل بحران این کشور هم) لازم است. برای اسپانیا باید این امکان فراهم شود، که با صادرات کالا، باز هم روی پای خود بایستد. در انتها، این کشور در هر دو مورد (کاهش بهره بانکی و افزایش صادرات)، به کمک بانک مرکزی اروپا نیاز دارد. بانک مرکزی اروپا، باید نرخ بهره را در محدوده معینی نگهدارد؛ این از طریق خرید اوراق قرضه دولتی ( اسپانیا ) عملی است. و بانک مرکزی اروپا، باید یک سیاست قدرتمند گسترش(حوزه تأثیر خود) برای کل اروپا را در پیش بگیرد- این به اسپانیا امکان خواهد داد، بتدریج به حرکت درآید. بتنهایی، یک قرض جدید به دولت اسپانیا، مشکل را حل نخواهد کرد. ما این را پیش از این هم دیده ایم. این موقعی بود، که بازارها علیه اسپانیا ( با خودداری از تأمین قرض مناسب) وارد عمل شدند؛ با اینکه این کشور، اولین وام را با نرخ بهره اندک دریافت نموده بود.

سوال: آیا یونان را در آینده در چهارچوب حوزه یورو می بینید؟

کروگمن: تصور این خیلی مشکل است. کشور بشدت بدهکار است، و یونانیها با موضوع قابل اعتماد بودن (خود)، مشکل دارند؛ از آنجا که عمکردشان مثبت نبود. هرچند از مدتی قبل، دست به تلاشهای بسیاربزرگی زده اند، اما برای آنها بسیار مشکل خواهد بود، دوباره در مسیر درست قرار گیرند. شاید ده درصد امکان داشته باشد، که راهی پیدا شود، که یونان در حوزه یورو بماند. شاید هم برای همه طرفین بهتر باشد، که یونان از حوزه یورو خارج شود، حتی وقتی که ( این راه حل)، در آغاز میتواند بسیار دردناک باشد. با این وجود، معضلات(بحران یورو) اما، حل که نمیشوند. یورو میتواند خروج کشور کوچکی نظیر یونان را که از اول هم، نباید در حوزه یورو پذیرفته میشد، تحمل کند. اما خروج اسپانیا و ایتالیا، دیگر برای یورو قابل تحمل نخواهد بود. از این رو، باید یک دیوار آتش بالا آورد، و این هزینه خیلی زیادی خواهد داشت.

سوال: به این ترتیب شما امیدتان را برای یونان از دست داده اید؟

کروگمن: من هرگز واقعاً یه این اعتقاد نداشتم، که یونان ( در ماندن در حوزه یورو)، موفق خواهد شد. از اول، آمار و ارقام، این را نشان نمی دادند. من در این نگرش تنها نیستم. بسیاری از ما در این میان پذیرفته اند، که یونان از دست رفته است- حداقل در چهارچوب حوزه یورو. برای حفظ یونان درحوزه یورو، اقداماتی بیش از حد(ممکن)ضروری هستند، که هیچ کشوری قادر نیست، از عهده آنها برآید.

سوال: از نظر شما، خروج یونان چه زمانی اتفاق می افتد؟

کروگمن: یونان به سقوط خیلی نزدیک شده است. یونانی ها هم اینک، ضرب المثل وار: از دست به دهان زندگی میکنند. آنها مداوماً به قرضهای جدید وابسته هستند. از این رو، اگر قسمت بعدی قرض(از سوی ترویکا) واریز نشود، این کشور ممکن است، طی چند هفته روشکست شود. بمحض اینکه، بانک مرکزی اروپا، دیگر وامی به بانکهای یونانی نپردازد، میتواند یک بحران بانکی ظهور کند: ( از آنجا که) بانک مرکزی اروپا، دیگر اوراق قرضه دولتی یونان را بعنوان ضمانت ( برای دریافت وام توسط یونان از بانکهای بین المللی)، قبول نمیکند. تنها پولی که یونان فعلاً بدست می آورد، به بانک مرکزی یونان واگذار میشود، که این بانک نیز آن را در اختیار بانکهای دیگر قرار میدهد. و وقتی که بانک مرکزی اروپا اعلام کند، که این دیگر ادامه نمی یابد، همه چیز به پایان میرسد. و یا اینکه، شاید چند ماهی تحمل میکنند و سپس دوباره یک انتخابات برگزار خواهد شد. بعد هم رأی دهنده گان، این سیاست ویرانگرانه را، به حساب احزاب میانه رو خواهند گذاشت. در این حالت، یک ائتلاف چپ شکل میگیرد؛ چیزی که در انتها به خروج یونان از حوزه یوور خواهد انجامید. من تعجب خواهم کرد، اگر یونان در سال آتی، هنوز در حوزه یورو حضور داشته باشند.

درک شرایط دشوار آنگلا مرکل

سوال: ما روزی تعیین کننده در آلمان، یعنی روز 12 سپتامبر را درپیش داریم. در این روز، دادگاه قانون اساسی آلمان، پیرامون قرارداد "مکانیزم ثبات مالی اروپا ESM" تصمیم میگیرد.آیا با این موضوع آشنا هستید؟ و خانم مرکل، حال باید چه راهی را در پیش بگیرد؟

کروگمن: من برای موضع خانم مرکل احترام زیادی قائل هستم. بنظر من، او مسئول بحران کنونی نیست. آنگلا مرکل در لابلای منطق بیرحم بحران از یک طرف و سیاست آلمان از طرف دیگر، به دام افتاده است. دو امکان در اینجا وجود دارد: یا خانم مرکل اقداماتی را که برای نجات یورو ضروری هستند، می پذیرد؛ که در این صورت این، برای موقعیت او زیانبار است. و یا اینکه، یورو از هم می پاشد، در این حالت هم، شرایط برای خانم مرکل همان خواهد بود. من اما امیدوارم، که او راهی پیدا کند، تا قبل از همه، به دراغی Draghi رئیس بانک مرکزی اروپا، یک علامت چراغ سبز بدهد. من اما همچنین نمیخواهم، در جلد دادگاه قانون اساسی آلمان بروم. این هم امکان دارد، که قضات دادگاه قانون اساسی در انتها، یورو را ملغی کنند- که به این طریق هم، کسی مجبور به پذیرش مسئولیت ( شکست) آن نخواهد شد.

سوال: شما آنگلا مرکل را بشدت مورد انتقاد قرار دادید، چونکه او در این وضعیت بحرانی، سیاست صرفه جویی اقتصادی را در پیش گرفته است. راه حل آلترناتیو، چه میتواند باشد؟

کروگمن: در آلمان پیرامون اقدامات صرفه جویانه، بیشتر حرف زده می شود، تا اینکه در واقعیت هم به آن عمل شود. کاهش بودجه ها در آلمان نسبتاً ناچیز هستند. این( بحثهای صرفه جویی)، عمدتاً سخنوری هستند، تا سیاست. در مقایسه با آلمان، در آمریکا حتی، پرداختهای دولتی، خیلی بیشتر کاهش یافتند. ما کارمندان دولتی زیادتری را از کار اخراج کردیم، کاری که در آلمان انجام نگرفته است. آلمان درست در شرایطی که اروپا در این وضعیت اضطراری قرار دارد، تلاش میکند، کسربودجه ساختاری خود را کاهش دهد. همین که آلمان اساساً در چنین شرایطی دست به این اقدام می زند، خود، یکی از علل اصلی بروز وضعیت فلاکت بار ( کنونی) برای اقتصاد اروپا است.

وضعیت دشوار ( کشورهای) پیرامون در حوزه یورو

سوال: چه کشورهایی تحت سیاست صرفه جویی آلمان، شرایط سختی را تحمل میکنند و عواقب آن چیست؟

کروگمن: معضل اصلی این است: حباب ترکیده، اما سیاست مالی منطبق برای اینکه،( به این دلیل) توازن ایجاد کند، وجود ندارد. همه کشورهای واقع در مرزهای خارجی اروپا- اسپانیا، ایتالیا، پرتقال، یونان و تا حدی هم ایرلند و کشورهای بالتیک، نیازمند کشورهایی هستند، تا به آنها کالا صادر کنند. این کشورها، نیازمند یک اقتصاد قوی تری در مرکز اروپا هستند. اما از آنجا که آلمان محتاط و صرفه جو است، برای کشورهای فوق غیرممکن میشود، تا با اتکاء به خود از این بحران خارج شوند.

سوال: پس اروپا بیشتر به برنامه های رشد اقتصادی نیازمند است؟

کروگمن: به وضعیت اسپانیا فکر کنید. این کشور، هسته اصلی مسئله است. اسپانیا، یک دوره جهش اقتصادی بخود دید، که بر رشد بادکنکی بخش املاک و مسکن متکی بود. این بادکنک امروز ترکیده، و این کشور با بیکاری گسترده مواجه شده است. حال چگونه باید محل کار ایجاد شود؟ برای چنین تغییری، یک چرخش(اقتصادی) ضروری است. آنها باید کسری تجاری خود را کاهش دهند و در صنایع تکمیلی رشد کنند. این تنها از طریق صادرات ممکن است، از آنجا که تقاضای بازار داخلی ضعیف است. اما بدون وجود اقتصادهای بسیار نیرومند در کشورهای اطراف، چگونه میتوان صادرات آنها را تقویت کرد؟

به نحو خاصی[ یک جورهایی!!]، وضعیت کنونی بامزه است، به این دلیل که آلمان در موقعیت خوبی، قرار گرفته است. این کشور، دراواخر دهه 90 میلادی، در کسادی بازار فرو رفته بود. سپس واحد پول مشترک یورو شکل گرفت، و در اروپای جنوبی رشد اقتصادی چشمگیری به جریان افتاد. این شرایط، به رونق صادرات آلمان ( به این کشورها) کمک کرد. آلمان به این ترتیب، توانست دوباره تجدید قوا کند. علیرغم اینکه، این موفقیت بدون رشد سریع اقتصادی در اروپای جنوبی غیرممکن بود، با این حال در آلمان اینطور فکر میکنند، که این جهش را بتنهایی به سرانجام رساندند. حال باید، اوضاع عکس مورد فوق ایجاد شود:

ما امروز به یک جهش اقتصادی در شمال اروپا نیاز داریم، تا به این وسیله، اروپای جنوبی با افزایش صادرات به کشورهای شمال اروپا ( قبل از همه آلمان)، بر بحران کنونی خود غلبه کنند. از همین رو، برنامه صرفه جویی اقتصادی کنونی( در اروپا ) که از سوی آلمان تحمیل شده، یک معضل بزرگ برای اروپا است. اما بانک مرکزی اروپا هم باید بپذیرد، که نقش مهمی بازی میکند- اگر موضوع بر سر آن است، که اقتصاد اروپا به سوی رشد جهت گیری کند؛ رشدی که لااقل اندکی تورم زا است.

مسئولیت را فقط بر گردن بازارهای مالی نگذاریم

سوال: سیاستمداران چگونه قادرند بازارها راکنترل کننند؟

کروگمن: در این رابطه، من به ترکیبی از نظرات باور دارم. معاملات بانکی باید بیشتر( از سوی دولتها ) تنظیم گردند. فکر مالیات بر معاملات بورسی و بین بانکی Transaktionssteuer، که از آن طریق، سرمایه های بزرگ، تحت کنترل قرار گیرند، چیز بدی نیست. اما این نادرست است، اگر معضلات کنونی اروپا را بر سر بازارهایی که دیوانه وار عمل میکنند، سرشکن کنیم. وقتی که بازارهای مالی از قرض دادن به یونان طفره میروند، این دلیل معینی دارد. بازارهای مالی مدتها پیش از دولتها فهمیدند، که امکانات موفقیت یونان چگونه است؟ حتی در مورد اسپانیا، این قابل درک است، که بازارها یک امتیاز ویژه طلب کنند؛ از آنجا که امکان دارد، اوراق بهادار دولتی اسپانیا، روزی مشمول بخشودگی گردند. سیاستمداران اروپایی به این تمایل دارند، اعلام کنند، که سیاستهای آنها درست بوده، و کارکردی مثبت خواهند داشت، و این بازارها هستند، که بد عمل میکنند. من فکر میکنم اما، که اثبات این خیلی ساده است، که در این مورد، کارکرد بازارهای مالی درست است.

سوال: چرا سیاستمداران اروپایی، از کشمکش با عرصه مالی کنار میکشند؟

کروگمن: من فکر میکنم، سیاستمداران اروپایی، آنقدر که آمریکایی ها از عرصه مالی تأثیر میگیرند، تحت تأثیر این عرصه قرار ندارند. اما آنها [ اروپایی ها] در هیچ رابطه ای پیگیر نبودند. چرا ما باید توقع داشته باشیم، که آنها در رابطه با صنعت مالی پیگیر هستند؟ من در ملاقاتهای متعددی، با بسیاری از بانکداران از وال استریت و لندن شرکت کرده ام. آنها [ مدیران بازارهای مالی] میتوانند، خیلی قانع کننده و تأثیرگذار باشند. حتی وقتی انسان میداند، که این مدیران، اقتصاد جهان را بر روی سر قرار داده اند، بازهم خیلی مشکل است، که کسی تحت تأثیر این افراد ثروتمند و زرنگ و خوش پوش قرار نگیرد.
----
در معرفی پاول کروگمن

پروفسور پاول کروگمن Paul Krugman ، یکی از تأثیرگذارترین اقتصاد دانان معاصر، محسوب میگردد. او در دانشگاه پرینستون آمریکا تدریس میکند، و در ابتداء، بعنوان کارشناس تجارت خارجی مشهور شد. پاول کروگمن، برای پژوهشهای خود در این رابطه، در سال 2008، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد.

این استاد 59 ساله، علاوه براین، مدت طولانی است، که پیرامون موضوع بدهیهای دولتها و مسائل ارزی فعالیت میکند. مشهور شدن وسیع پاول کروگمن در افکار عمومی، ناشی از مخالفت شدید او با سیاست اقتصادی جورج دبلیو بوش، بود. در جدیدترین کتاب خود، " بحران را فراموش کنید! اکنون به چه دلیلی، بایستی پول خرج کنیم"*2، به موضوع بحران بین المللی مالی میپردازد.
----
توضیحات

*1- ینز واید من Jens Weidman، متولد سال 1968، و از اول ماه مه سال 2011، رئیس بانک مرکزی آلمان است. او تاکنون جوان ترین فرد در این پست است.
ولفگانگ شویب له Wolfgang Schäuble وزیر امور مالی آلمان، متولد 1942، سیاستمداری کهنه کار از حزب دموکرات مسیحی، و از سال 2009 درکابینه آنگلا مرکل، وزیر امور مالی است. برای بسیاری او صحنه گردان اصلی کابینه است. از سال 2005 تا 2009 هم، وزیر کشور آلمان بود. او حتی قبل از ادغام جمهوری دموکراتیک آلمان در آلمان فدرال، از سال 1984 تا 1989، پست وزارت وظایف ویژه، همچنین رئیس اداره صدارت اعظمی آلمان را بعهده داشت. برای اولین بار بعنوان وزیر کشور، از سال 1989 تا 1991 در کابینه هلموت کول، شاغل بود. شویب له در مذاکرات اصطلاحاً " وحدت آلمان" در سال 1990، رئیس هیئت نماینده گی آلمان فدرال را بعهده داشت.
ولفگانگ شویب له، در تبلیغات انتخاباتی ماه اکتبر سال 1990، از سوی رسماً اعلام شده، " یک بیمار روانی"، مورد سوءقصد قرار گرفت. او از آن تاریخ با صندلی چرخدار حرکت میکند.
*2- در جمله نام کتاب اخیر خود، آقای کروگمن، نه آنطور که از ظاهر کلمه پیدا است، یعنی اینکه: نباید پول خرج کنیم!، بلکه در واقع عکس آن را در نظر دارد. یعنی: به چه دلایل اقتصادی، درست و ضروری است، که الان باید هزینه ها و پرداختهای دولتی را، افزایش دهیم. او خواهان سرمایه گذاریهای وسیع تر و هزینه های بیشتر از سوی دولت، بمنظور تقویت قدرت خرید جامعه، بجای سیاست صرفه جویی اقتصادی، یعنی افزایش تمرکز سرمایه در دست بانکها و کنسرنها است. مترجم، بجای کلمه "چرا"، از"به چه دلیل" استفاده کرد، تا شاید مفهوم مورد نظر مصاحبه کننده، بهتر رسانده شود.
--------
پیرامون متن مصاحبه بالا

این مصاحبه اگر در کنار مصاحبه دیگری، که چندی پیش از سوی همین مترجم منتشر شد، مطالعه شود، در این صورت، نه فقط نظرات کارشناسان اصلی در اروپا و آمریکا پیرامون بحران یورو، بلکه نظرات دولتهای آمریکا و اروپا هم در این رابطه روشن میگردد. به این نکات در مورد هر دو مصاحبه باید دقت شود:

در مطلب اول در نشانیهای زیر، یک کارشناس برجسته و استاد دانشگاه هومبولت برلین، پروفسور میشائیل بوردا Michael Burda، از موضعی لیبرال محافظه کار، و در مصاحبه با روزنامه " فرانکفورتر آلگه ماینه چایتونگ Frankfurter Allgemeine Zeitung، نظر خود را پیرامون بحران یورو توضیح میدهد. این روزنامه خود، دارای مواضعی محافظه کار لیبرال، و تأثیرگذارترین روزنامه در این چهارچوب در آلمان است. مصاحبه در روز 15 ژوئیه انجام، ترجمه آن در روز 21 ژوئیه منتشر شده است.
اروپا و"اشتراکی" شدن بدهی بانکها و دولتها
حال درست دو هفته پس از آن، کانال تلویزیونی اول آلمان ARD، که بنوبه خود تأثیرگذارترین ارگان خبری از موضعی کم و بیش سوسیال دموکرات است، دست به انجام مصاحبه با یک استاد دانشگاه آمریکایی و برنده جایزه نوبل میزند، که این کارشناس، به مواضع این رسانه و به مواضع حزب دموکرات آمریکا نزدیک است. این توضیح فقط باید نشان دهد، که انجام این یا آن مصاحبه در آلمان از سوی رسانه های معتبر و با چهره های معین، بهیچ وجه تفریحی و تصادفی نبوده، بلکه از برنامه ریزی و سازماندهی معینی تبعیت میکند. در ورای این امور، نیروهای اجتماعی و منافع گوناگونی قرار دارند، که هریک سعی میکنند، جامعه را با نظرات و استدلالهای خود تحت تأثیر قرار دهند.

آنچه که از نظرات هر دو کارشناس بر می آید، ناامیدی هر دو به امکان حفظ یونان در حوزه یورو است. در هر دو مصاحبه، آنها تلاش میکنند، همه هم و غم خود را صرف حفظ یورو کنند. کارشناسان فوق در اینجا، به مواضع دولتهای اروپایی، بویژه ماریو دراغی Mario Draghi رئیس بانک مرکزی اروپا، نزدیک هستند.

آنچه که اما بطور خاص مشهود است، تفاوت راه حل های آنها در حل بحران بدهیها، از طریق توسعه صادرات این کشورها است. پروفسور بوردا در انتهای مصاحبه خود در نشانی های بالا، از نفوذ در بازارهای " کشورهای سوم"- که آمریکا جزء این گروه است-، صحبت میکند. در حالیکه، پروفسور کروگمن، بعنوان یک کارشناس مدافع بازار داخلی آمریکا، از آلمان میخواهد، دست به فداکاری بزند، و بازار خود را به روی صادرات کشورهای بحر ان زده بازکند. در واقع، بحران یورو را به هزینه اروپا و نه آمریکا حل کند!

آقای کروگمن، هرگونه تعارفی را با دولت آلمان کنار میگذارد و اعلام میکند، بهبود وضعیت اقتصادی آلمان نسبت به دهه 90، از طریق افزایش صادرات و بویژه، نفوذ بیشتر آلمان در بازارهای اروپای جنوبی کسب شده است. در حالیکه آلمانی ها امروز ادعا میکنند، این کار را بتنهایی انجام داده اند. از این رو او توصیه میکند، که آلمان سیاست کاهش کسربودجه را کنار گذاشته، به تقویت بازار داخلی این کشور، از این طریق، میدان دادن به واردات بیشتر از اروپای جنوبی دست بزند.

بحران مالی در کشورهای حوزه یورو، روند موضع گیریها و همچنین سرنوشت احتمالی یورو، طوری پیش میروند، که با اندکی چشم پوشی از مسائل حاشیه ای میتوان گفت، راه حل پیشنهادی پروفسور کروگمن، خود را به کرسی خواهند نشاند.
------
عنوان اصلی: اقتصاد دان برجسته، مرکل را برای کنارگذاردن سیاست صرفه جویی، تحت فشار قرار میدهد.
این مصاحبه با پروفسور پاول کروگمن، در استودیوی کانال اول تلویزیون آلمان ARD در نیویورک، توسط آنیا بروکر Anja Bröker، انجام شده است.
تاریخ انجام مصاحبه و انتشار:31 ژوئیه 2012- 9 مرداد 1391
منبع:
 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر